هو

الا ای آنکه هستی در پی آزار درویشان
کنی پیوسته از حقد و حسد انکار درویشان
نفوری روز و شب از صحبت اینقوم بیسامان
همی همّت کنی تا طی کنی طومار درویشان
مباش ایمن ازین خصلت خدا را ای ستم پیشه
که هستی بیخبر از شحنه قهار درویشان
اگر تا در دم آخر بنیران حسد سوزی
که چون با رونق است اینسان شعار و کار درویشان
بگویم نکته از من شنو ای ابله نادان
که واقف گردی ازاین نکته از کردار درویشان
از ایشان نیست این دولت که بیخویشند و بی آلت
بود از جانب حق گرمی بازار درویشان
بکوی معرفت گر یک قدم برداری ای زاهد
بکلی جان و دل خواهی نمود ایثار درویشان
بگار معارف گر بصدق دل شوی طالب
مشام جانت آگه گردد از گار درویشان
بیا یکشب ببزم ما و بنگر ذکر و فکر ما
که تا دل را منوّر سازی از اذکار درویشان
گر از گار وصل نازنینان نیستت روزی
برو باری بشو خار سر دیوار درویشان
شوی واقف ز درد خویشتن گز زی طبیب آئی
بدانی کز چه هستی خسته و بیمار درویشان
زدرویش این نصیحت گوش کن گرعافیت خواهی
مگر یابی ز راه معرفت آثار درویشان

اشارات در قالب عبارات.

بُوَد از جانب حق گرمی بازار درویشان

نون. شین کیست؟ نکته ای از یار ،کمی از بسیار

درویشان ,ای ,کنی ,هستی ,گر ,دل ,جانب حق ,از جانب ,حق گرمی ,بازار درویشان ,از گار ,گرمی بازار درویشان

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پروازِ قاصدک دفتر حقوقی وکیل هادی حسینی و همکاران server مورد عجیب هانس شنیر دانلود کتاب پی دی اف استادسلام مرکز تسهیل خدمات آموزشی مجتمع کشت و صنعت کوهال دانلود فیلم و سریال ایرانی پایاپرس تولید کننده سیلندر هیدرولیک - پمپ هیدرولیک مرجع رسمی مقالات گوشی همراه